قرآن، شیطان را دشمنی آشکار و پر قدرت برای انسان شمرده است؛ دشمنی که به عزت خداوند سوگند یاد کرده انسان را گمراه و پیوندش را با خداوند قطع کند؛ شیطان به هنگام رانده شدن از بهشت و مهلت گرفتن از خداوند برای زنده ماندن تا روز قیامت هدف و آرزوی خود را اضلال (نساء۶۰: آری این شیطان است که می خواهد به ضلالتی دور گمراه شان کند) واغوا (ص۸۲ و ۸۳: شیطان گفت: به جاه و جلالت قسم که همه انسان ها را اغوا می کنم مگر بندگان ناب تو را) برشمرد؛ بنابراین هدف نخست شیطان اضلال و هدف دیگرش اغوا است. واژه اضلال به معنای گمراه کردن دیگران است؛ انسان برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی ومقصدی که خالق هستی برایش معین کرده است باید از میان راه و روش های گوناگون زندگی راه و روش خاصی را برگزیند؛ راه و روشی که قرآن ترسیم کرده و آن را صراط مستقیم نامیده است؛ اما شیطان می کوشد با شگردهای مختلفی انسان های صراط مستقیم را گم و رها کند. اما اغوا به معنای کوشش شیطان برای دور ومنحرف کردن انسان از هدف برین زندگی است؛ ازنظر قرآن انسان متعالی انسانی است که اهدافی متناسب با استعدادها و توانمندی های جسمی و روحی اش برگزیده است؛ بر این اساس اهداف انسان در دنیا باید فراتر از زندگی مادی و لذات دنیوی باشد؛ زندگی کردن برای بهره مندی حداکثری از لذات دنیا هدفی درخور همه استعدادهای انسان نیست. از نظر قرآن هدف نهایی انسان از زندگی در دنیا باید پایبندی به صفات برتر اخلاقی، ایمان و دلبستگی و قرب حقیقی به خداوند متعال وآماده شدن برای زندگی حقیقی وجاودان در بهشت الهی باشد؛ انسانی که جز به ثروت اندوزی، قدرت طلبی، شهرت جویی و لذت حداکثری از زندگی دنیوی هدف و آرزوی دیگری در سر ندارد و تمام حقیقت و واقعیات هستی را منحصر در این امور می پندارد و ارزش واعتباری برای ایمان راستین، اخلاق مداری، عبادت و لذات فرامادی و زندگی پس از مرگ قائل نباشد دچار اغوای شیطان شده است: (نجم ۳۰و۲۹: پس تو ای پیامبر از هرکسی که از یاد ما رویگردان است و جز زندگی دنیا نمی خواهد روی بگردان – بلوغ فکری آنان همین اندازه است و تحقیقا پروردگار تو بهتر می داند چه کسی از راه او گمراه شده و چه کسی راه یافته است.)
شایان ذکر است کسی که تنها راه گم کرده ودچار لغزش های رفتاری شده است اما هدف متعالی از آفرینش خود و زندگی در دنیا را فراموش و انکار نکند، نجات یافتن و هدایت شدنش به صراط مستقیم ممکن و آسان تر است از کسی که افزون بر گمراهی دچار اغوای شیطان شده و غایت و هدف برین را انکار می کند. نکته دیگر این است شیطان برای اضلال و اغوای انسان ها از شگردهایی مانند وسوسه کردن، زینت دادن گناهان، ترساندن، سنت سازی، به خشم آوردن و آرزوسازی یاری می جوید اما دو شگرد فراگیر شیطان وسوسه کردن و زینت بخشی گناهان است. اولین گام شیطان وسوسه کردن است؛ وسوسه کردن یعنی القای تصور و فکرانجام گناه یا ترک عمل شایسته در ذهن و دل انسان بدون اینکه شخص بفهمد این فکر انجام گناه به وسیله شیطان در ذهنش ایجاد شده است: (اعراف۲۷: شیطان و یاران او شمارا ازآنجایی می بینند که شما نمی بینید.) گام دیگر شیطان زیباسازی و زینت بخشی به خطورات ذهنی است (نمل۲۴: و شیطان اعمالشان را برایشان زینت داده و از راه منحرفشان کرده و هدایت نیافته اند.)بدیهی است با ظهور و وسوسه و تصور گناه در ذهن مومن از جانب شیطان، افکار و تصوراتی متضاد با تصور گناه در ذهن مومن پدید می آید؛ تصوراتی مانند تصور زشتی گناه و پیامدهای سوء دنیوی و اخروی آن؛ این تصورات متضاد با تصور گناه برآمده از باورهای دینی مانند ایمان به خداوند، معاد، لزوم پایبندی به دستورات دین وترک آنچه را که قرآن گناه شمرده، می باشد؛ و تا زمانی که این تصورات با تصور انجام گناه در میدان ذهن ودل مومن در جنگ و تضادند تصمیم وعزم جدی بر انجام گناه و پیروی از وسوسه شیطان در مومن ایجاد نمی شود؛ در این مرحله است که شیطان به زیباسازی وسوسه اش می پردازد ومی کوشد از یک سو فواید دنیوی گناه را در ذهن برجسته کند و از سوی دیگر با توجیهاتی زشتی و پیامدهای سوء گناه را کمرنگ و بی اهمیت جلوه دهد واز سوی سوم با برجسته کردن رحمت و مغفرت خداوند و توبه پذیر بودن او و امکان استغفار درآینده تردید در انجام گناه را از ذهن مومن زدوده و او را مصمم برانجام گناه کند (ر.ک، طباطبایی، بی تا، ج۸ ص ۴۱_۴۰)
نکته درخور توجه این است که چگونه درمصاف با وسوسه های شیطان پیروز شویم. امام صادق(ع) پس از یاد کرد دشواری شناخت وسوسه های شیطان و گریز از آن می فرماید اگر مومن به چهار ویژگی آراسته شود با یاری خداوند مغلوب وسوسه های شیطان نمی شود، یکم، همواره به یاد داشته باشد که در پیشگاه خداست و او ناظر و آگاه بر افکار، حالات، نیت ها و رفتارش می باشد؛ دوم، در انجام وظایف دینی پایداری کند؛ سوم، در دلش ترسی سازنده و برآمده از عظمت و شکوه خداوند متعال باشد؛ چهارم، خدا را زیاد با دل و زبانش یاد کند (ر.ک، مصطفوی، ۱۳۶۳، ص ۱۶۴_۱۶۳) گفتنی است براساس روایات اعمالی مانند صدقه دادن، روزه گرفتن، دوستی با مردم، پرهیز از عیب جویی، بردباری در برابر حوادث ناگوار، مشارکت در فعالیت های پسندیده اجتماعی، پرهیز از همنشینی با گنه پیشگان و انصاف در تعامل با دیگران از جمله اقداماتی است که ذهن و دل مان را استوار و دربرابر وسوسه های شیطان نفوذ ناپذیر می کند. (ر. ک، محمدی ری شهری، ۱۳۶۷؛ص ۹۴_۸۷)
منابع
* قرآن کریم * طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا. * محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۶۷. * مصطفوی، حسن، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، تهران، انتشارات قلم، ۱۳۶۳.
ثبت دیدگاه