پرش از صخره
  • مرداد 15, 1400 ساعت: ۱۴:۴۹
  • بازدید 651
    4
    یادها و خاطره‌ها

    قبل از عملیات کربلای ۴ حدود بیست نفر برای آموزش غواصی رفتیم سد دز.
    مربی آموزشی هم میسوری بود. صبح و عصرآموزش فشرده بود و شب ها که همه خسته و کوفته می خواستند استراحت کنند رسول فیروزبخت تازه شلوغ کاری و کل کل کردنش گل می کرد ….

    ارسال توسط : منبع : الوارثین(گردان تخریب لشگر ده سید الشهداء)
    پ
    پ

    قبل از عملیات کربلای ۴ حدود بیست نفر برای آموزش غواصی رفتیم سد دز.
    مربی آموزشی هم میسوری بود. صبح و عصر آموزش فشرده بود و شب ها که همه خسته و کوفته می خواستند استراحت کنند رسول فیروزبخت تازه شلوغ کاری و کل کل کردنش گل می کرد.
    کنار رودخانه دز تخته سنگی بود که حدود ۸یا ۹ متربا سطح آب فاصله داشت وپریدن از اون ارتفاع اولش خوف داشت. و شب ها بیشتر.
    رسول شروع کرد کُری خوندن و گفت:
    صد تومن میدم به کسی که الان از ارتفاع بپره تو آب.
    کسی قبول نکرد
    شروع کرد رجزخونی که پریدن توشب یه جیگرگنده میخواد که هی چکدوم ندارید.
    چند لحظه بعد گفت دویست تومن میدم. کسی قبول نکرد.
    گفت سیصد میدم.
    برای اینکه بیشتر از این شلوغ نکنه، من گفتم پونصد میدم خودت بپر.
    گفت من میدم شما بپر.
    گفتم من هزارتومن می گیرم می پرم اما تو مردش نیستی و جرمیزنی .
    خلاصه حسابی سربه سرش گذاشتم .
    قرارشد پولو بده به میسوری .
    راه افتادیم سمت تخته سنگ تا اونجا ازترسناکی وخطرش گفت تامنصرف شم.
    ماهم کم نیوردیم وبچه ها هم طرفدارماشده بودندو شیرمون می کردند.
    شب تاریکی بود رفتم بالای صخره و پریدم توی آب .
    ورسول مغلوب شد.
    تومسیربرگشت به چادراومد درگوشم گفت حسابی مارو کنف کردی.
    ان شاءالله بادیگرشهدا همواره مهمان سیدالشهداء باشه. برای علو درجاتشان صلواتی بفرستید

    تخریبچی شهید حاج رسول فیروزبخت در آبانماه ۱۳۶۶ در اثر انفجار مین از منطقه عملیاتی سردشت پرکشید

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه‌های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
    • پیام‌هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد، منتشر نخواهد شد.